اِلهى لا تُؤَدِّبْنى بِعُقوُبَتِکَ وَلا تَمْکُرْ بى فى
خدایا مرا به مجازات و عقوبتت ادب مکن و مکر مکن به من
حیلَتِکَ مِنْ اَیْنَ لِىَ الْخَیْرُ یا رَبِّ وَلا یوُجَدُ اِلاّ مِنْ عِنْدِکَ وَمِنْ اَیْنَ
با حیله ات از کجا خیرى بدست آورم اى پروردگار من با اینکه خیرى یافت نشود جز در پیش تو و از کجا
لِىَ النَّجاهُ وَلا تُسْتَطاعُ اِلاّ بِکَ لاَ الَّذى اَحْسَنَ اسْتَغْنى عَنْ عَوْنِکَ
نجاتى برایم باشد با اینکه نجاتى نتوان یافت جز به کمک تو نه آن کس که نیکى کند بى نیاز است از کمک تو
وَرَحْمَتِکَ وَلاَ الَّذى اَسآءَ وَاجْتَرَءَ عَلَیْکَ وَلَمْ یُرْضِکَ خَرَجَ عَنْ
و رحمتت و نه آنکس که بد کند و دلیرى بر تو کند و خوشنودیت نجوید از تحت قدرت تو بیرون رود
قُدْرَتِکَ یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ
اى پروردگار من ...
و چقدر عاشق این فرازهای این دعای روحبخشم ...
الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى یَحْلُمُ عَنّى حَتّى کَاَنّى
ستایش خدایى را که نسبت به من بردبارى کند تا به جایى که
لا ذَنْبَ لى فَرَبّى اَحْمَدُ شَى ءٍ عِنْدى وَاَحَقُّ بِحَمْدى
گویا گناهى ندارم پس پروردگار من ستوده ترین چیزها است نزد من و به ستایش من سزاوارتر است
اَدْعوُکَ یا سَیِّدى بِلِسانٍ قَدْ اَخْرَسَهُ ذَنْبُهُ رَبِّ اُناجیک
مى خوانمت اى آقاى من به زبانى که گناه لالش کرده پروردگارا با تو راز گویم
بِقَلْبٍ قَدْ اَوْبَقَهُ جُرْمُهُ اَدْعوُکَ یا رَبِّ راهِباً راغِباً راجِیاً خآئِفاً اِذا
بوسیله دلى که جنایت به هلاکتش کشانده مى خوانمت اى پروردگار من هراسان و خواهان و امیدوار و ترسان
رَاَیْتُ مَوْلاىَ ذُنوُبى فَزِعْتُ وَاِذا رَاَیْتُ کَرَمَکَ طَمِعْتُ فَاِنْ عَفَوْتَ
اى مولاى من هنگامى که گناهانم را مشاهده مى کنم هراسان شوم و چون بزرگوارى تو را بینم به طمع افتم خدایا اگر بگذرى
فَخَیْرُ راحِمٍ وَاِنْ عَذَّبْتَ فَغَیْرُ ظالِمٍ ...
بهترین مهرورزى و اگر عذاب کنى ستم نکرده اى
و
باید خالی شود از نامحرمان
دلم را در گروی مهرش گذاشتم
شاید ک قابل باشمو مرا وامدارش کند!
زیبا بود و دلنشین