للحـق
بگذار تا تمامی سوالم را بگویم؛که من همین سوال را در مورد مادر فاطمه (س)،خدیجه کبری هم داشته ام .خدیجه چه کرده که این گونه در دل رسول(ص) نشسته؛ تا آنجا که عایشه حتی پس از مرگ بر او حسادت می برد ¹
من از این سوال سمج نمی توانم دامن جمع کنم.این همه ارزش آیا از معرفت و شناخت و یا عشق و ایمان و یا عمل و تقوا، از کدامین ریشه ، سر برگرفته؟
ریشه ها را باید در جایی دیگر جست؛چون حتی تقوا توشه ی راه است.و توشه برای رفتن کافی نیست. و همانطور که گذشت ، حتی عصمت،کفاف این مقصد بلند و راه دراز را نمی دهد و تحلیلی دیگر می خواهد.
ما در آیه می شنویم : " اِنَّ رَحمَتَ اللهِ قَریبُ مِنَ المُحسِنین²" ؛ یعنی رحمت خدا به کسانی که در مرحله ی احسان هستند نزدیک است.نزدیکی با وصال،تفاوت دارد. و این را هم می دانیم که محسن،از متقی بالاتر است؛
چون تقوا به اضافه ی صبر می شود احسان³.
چون احسان ، خوب و خوبی کردن است،با زیبایی کار خوب را به سامان رساندن است. و تو می بینی که این مرحله،پس از گذشت از اسلام و ایمان و تقوا و احسان،تازه به رحمت نزدیک می شود.
پس این ها ، این خوب های خوب،این ها خود رحمت واسع حق هستند،این ها که جلوه ی محبت او هستند،این ها که بر تمامی هستی باریده اند،این ها چه کرده اند و چگونه پرواز کرده اند؟
مرحوم صدوق در علل الشرایع آورده:خداوند به موسی می فرماید: "یا موسی! می دانی چرا تو را به مقام کلیم اللهی رساندم؟ چون در میان دل ها و صورت ها،دلی از دل تو خاشع تر و صورتی از تو متواضع تر،نیافتم⁴ "
1 : صحیح بخاری جلد 2
2: اعراف 56
3: یوسف 90
4: علل الشرایع،صدوق،جلد 1،ص 57